جدول جو
جدول جو

معنی نوش بهر - جستجوی لغت در جدول جو

نوش بهر
(بَ)
کسی که نصیب و بهرۀ وی نیکو و خوش باشد. (ناظم الاطباء) ، که از شیرینی نصیبی دارد. شیرین:
پریچهره نوشابۀ نوش بهر
به فال همایون برون شد ز شهر.
نظامی.
حلوا که طعام نوش بهر است
در حیضه خوری به جای زهر است.
نظامی.
چو لاله داغ دل از نوبهار عارض تو
چو غنچه خون جگر از لعل نوش بهر توایم.
امیر شاهی سبزواری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نوش آذر
تصویر نوش آذر
(پسرانه)
آتش جاویدان، از آتشکده های عصر ساسانی، نام پسر گشتاسپ پادشاه کیانی و نیز نام یکی از پسران اسفندیار از شخصیتهای شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نوش باد
تصویر نوش باد
کلمه ای که هنگام نوشیدن شراب به یکدیگر می گویند، گوارا باد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نوع بشر
تصویر نوع بشر
انسان، کنایه از آدمی جاندار متکلم و متفکر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نور بصر
تصویر نور بصر
روشنایی چشم، قدرت بینایی
کنایه از فرزند عزیز
کنایه از شخص عزیز، نور دیده، نور چشم
فرهنگ فارسی عمید
(بَ)
انگبین. عسل (؟). (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
آشی است که آنرا از خمیر گندم بشکل قطعات مثلث و مربع سازند و از گوشت و سبزی و مصالح دیگر پر کنند و در آب جوشانند و ماست و کشک بر آن ریخته صرف کنند
فرهنگ لغت هوشیار
منتظر انتظار کش: تن چون نی و بر چو نیل و رخساره چو کاه انگشت بلب گوش بدر دیده براه. (کیکاوس بن اسکندر)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نور بصر
تصویر نور بصر
روشنی چشم فرزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوش خور
تصویر نوش خور
نوش خوار، روز پنجم از هر ماه ملکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوش باد
تصویر نوش باد
گوارا باد، پرده ایست از نودای چکاوک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوش آور
تصویر نوش آور
گلبرگی که دارای نوش است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیم بهر
تصویر نیم بهر
یکی از قسمتهای بروج نظیر هفت بهر و دوازده بهر
فرهنگ لغت هوشیار
((بَ رَ یا رِ))
آشی است که آن را از خمیر گندم به شکل قطعات مثلث و مربع سازند و از گوشت و سبزی و مصالح دیگر پر کنند و در آب جوشانند و ماست و کشک بر آن ریخته صرف کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گوش بدر
تصویر گوش بدر
((بِ دَ))
منتظر، انتظارکش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نوش آهک
تصویر نوش آهک
آمونیاک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هوش بهر
تصویر هوش بهر
آی کیو
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نوع بشر
تصویر نوع بشر
Mankind
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نوع بشر
تصویر نوع بشر
humanité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نوع بشر
تصویر نوع بشر
humanidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نوع بشر
تصویر نوع بشر
মানবজাতি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نوع بشر
تصویر نوع بشر
人類
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نوع بشر
تصویر نوع بشر
人类
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نوع بشر
تصویر نوع بشر
ubinadamu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نوع بشر
تصویر نوع بشر
인류
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نوع بشر
تصویر نوع بشر
insanlık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نوع بشر
تصویر نوع بشر
umanità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نوع بشر
تصویر نوع بشر
मानवता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نوع بشر
تصویر نوع بشر
humanidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نوع بشر
تصویر نوع بشر
Menschheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نوع بشر
تصویر نوع بشر
mensheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نوع بشر
تصویر نوع بشر
людство
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نوع بشر
تصویر نوع بشر
человечество
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نوع بشر
تصویر نوع بشر
ludzkość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نوع بشر
تصویر نوع بشر
מַנְשָׁיּוּת
دیکشنری فارسی به عبری